مدیریت مالی عبارتست از کاربرد اصول و مفاهیم اقتصادی برای تصمیم گیری و حل مساله. اگر بخواهیم تعریفی علمی و آکادمیک از مدیریت مالی بیان نماییم، میتوان گفت:
«مدیریت مالی به معنای برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای مالی، مانند تأمین بودجه و استفاده از وجوه شرکت است. علاوه بر این، اعمال اصول مدیریت عمومی در منابع مالی شرکت، از دیگر مواردی است که در مدیریت مالی انجام میگیرد.»
به بیان ساده می توان گفت مدیریت مالی همان اقتصاد کاربردی است. بسیاری از آنچه را که در اقتصاد خرد و کلان می آموزیم، در مطالعه اصول مدیریت مالی به کار می گیریم.
هر سازمان که جزو بدنه دولت باشد یا خصوصی و یا یک شرکت بزرگ با مدیریت پردازشهای بسیار در قالب مدل های فرآیندی زیر تقسیم بندی میشوند.
این نوع از فرآیندها برای داد و ستدهای مالی است که شروع کننده آن یک مشتری است و با ارسال درخواست خرید کالا یا خدمات در نهایت منجر به پرداخت مشتری در زمان تحویل کالا میشود. درخواستهای مالی شامل ارتباط بین فعالیتهای تایید خرید، حمل و نقل کالا (در صورت فیزیکی بودن کالا)، تحویل، صورتحساب و رسید پرداخت و موارد دیگر است.
این نوع از فرآیندها زیر مجموعه فرآیندهای درخواست مالی است که شروع کننده آن یک “درخواست پیشنهادی” از مشتری است که به مشخص شدن نوع نیاز و پذیرش پیشنهاد منجر میشود. فرآیندهای درخواست مالی با فرآیندهای بازاریابی سفارش پیوسته هستند.
این دسته از فرآیندها زمانی آغاز میشوند که یک شخص مستقر در سازمان و یا شرکت، نیاز به دریافت کالا یا خدمات پیدا میکند و در نهایت این کالا یا خدمات بایستی به دست او برسد.
این دسته از فرآیندها زمانی آغاز میشود که یک مشتری مشکل و یا مسئلهای را مطرح میکند؛ مانند شکایت از کالا در زمان تحویل یا مواجه شدن با سئوالی درباره ارائه خدمات.
این دسته از فرآیندها تا زمانی که مشتری و پشتیبانی هر دو با هم به این نتیجه برسند که نتیجه مطلوب حاصل شده است، ادامه پیدا میکند. مشخص بودن مسیر این پیشرفت یکی از ویژگیهای این فرآیند است که به آن رویه تایید درخت پیگیری گفته میشود.
هدف نهایی بسیاری از سازمانها انتفاع مالی است و در همهی سازمانها منابع مالی مانند خون در رگها اهمیت حیاتی دارد و با سنجش عملکرد مالی در فرآیندهای اصلی در بیشتر مواقع میتوان ارزیابی نسبتا مناسبی از وضعیت و عملکرد شرکت آورد. منابع مالی در کنار منابع انسانی، برای اجرای هر برنامهای ضروری است. بنابراین تخصیص درست آن در موفقیت سازمان در دستیابی به برنامههای مهم و اولویتدار شرکت ضروری است. کنترل تخصیص این منابع براساس برنامه، رویکردی است که هم فرآیند و هم خروجی برنامهها کنترل میکند.
همچنین فرآیندهای حسابداری صنعتی و هزینه یابی تولید و ارایهی خدمات ارزیابی میشوند. گرچه فرآیندهای حسابداری عمومی و گزارش دهیهای مرتبط با آن معمولا به علت الزامات قانونی بهخوبی انجام میشوند، اما بسیاری از شرکت ها هنوز فرآیندهای حسابداری مدیریتی بلوغ یافتهای ندارند؛ گرچه نسبتهای مالی شاید قدیمیترین شاخصهای کلیدی عملکردی (key performance indicator) باشد. سازوکار اجرای این فرآیندها نیز مورد ارزیابی قرار میگیرد.
ماژول حسابداری عمومی به عنوان هسته مرکزی سیستم ERP وظیفه جمع آوری تمامی اطلاعات تمامی رویدادها و تراکنشهای مالی را بر عهده دارد. بنابراین این ماژول با بیشتر سیستم های ERP به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط است. وظیفه این ماژول ضمن ثبت و نگهداری و مدیریت اسناد حسابداری، ایجاد دفاتر و گزارشات متنوع مالی نظیر ترازنامه، صورت های مالی و ارایه گزارشات تحلیلی می باشد.
در این سیستم میتوان حساب های تفصیلی را با توجه به ماهیت به صورت اختصاصی یا عمومی میان شرکت های گروه تعریف کرد. به عنوان نمونه حساب های تفصیلی اشخاص و شرکت ها از آنجا که احتمال دارد یک تامین کننده یا مشتری، میان چند شرکت گره مشترک باشد، به صورت عمومی تعریف میشود و به شرکت های مرتبط متصل میگردد، در حالی که حساب های تفصیلی مراکز هزینه ویژه و خاص هر شرکت تعریف میگردد. به کمک این امکان تراز تفصیل به صورت تجمیعی در سطح هلدینگ و تمامی شرکت ها وجود خواهد داشت.
در سال های اخیر به موازات معرفی مفاهیم BPM و BPMS -که ریشه در علوم مدیریت و کامپیوتر دارند- این امر به اثبات رسیده است که سیستم های اطلاعاتی در صورتی کارآمد خواهند بود که در تولید و توسعه آنها، فرآیندهای کسب و کار مورد نظر قرار گرفته باشند. کارآمدی به معنای قدرت سازگاری سیستم های اطلاعاتی با دنیای واقعی و نیازهای ذی نفعان است. نیازهایی که مرتباً به دلیل شرایط درونی و بیرونی در حال تغییر هستند. به طور کلی، سیستم های اطلاعاتی که در توسعه آنها BPM به عنوان اساسی ترین رکن در نظر گرفته شده (یعنی طریقه پویا در مدلسازی مفهومی آن مورد استفاده قرار گرفته است) و از ابزار BPMS برای تولید آن استفاده شده است، از قدرت بالایی در سازگاری برخوردار خواهد بود.
مدیریت فرآیند کسب و کار برای خدمات مالی: مدیریت بدهيهاى معوقه
فرآیندهای مدیریت بدهي هاى معوقه که شامل گزارش هایی از سیستم هایی که به صفحات گسترده ترجمه می شد و سپس به صورت دستی تغییر می یافت، وجود داشت. این فرآیندها توسط مدیریت فرآیند کسب و کار به صورت اتوماتیک درآورده شده اند تا دسترسي به بازده ها فراهم شده، خدمات بهتري به مشتری ارائه شده و مجموعا سطح بالاتري از محصول حاصل شود.
گزارشات روزانه و اطلاعات مورد نیاز در مورد تمام حساب های معوقه به سیستم مدیریت بدهی های معوقه فرستاده می شوند. این اطلاعات برای ایجاد پرونده های جدید بدهی معوقه استفاده می شوند که شامل یک برنامه زمانی و لیست کارهای روزانه می باشد. یک ناظر، لیست پرونده های بدهی های معوقه را بررسی می کند. سپس مدیران حسابداری فیلترهایی را بکار می گیرد و سپس پرونده اول را از لیست جدید انتخاب می کند و داشبورد خود را برای اطلاعات سابقه بررسی کرده و در نهایت با مشتری تماس می گیرد. همچنین، این سیستم، توزیع انواع مختلف ایمیل های راهنماي مشتریان، وابسته به وضعیت حساب آنها زمان بندی می کند. این وضعیت حساب، توسط سیستم پیگیری شده و عملکردهای مناسب در این روش شروع می شود. زمانی که حساب مشتری به صورت جاری درآمد، فرآیند بدهی های معوقه به پایان می رسد.
سیستم مدیریت فرآیند کسب و کار مدیریت بدهی های معوقه، تمام جریان کاری و هماهنگی هاي لازم را از تمام ابعاد تعیین حساب های بدهی معوقه مدیریت کرده، با مشتری تماس می گیرد، ترتیبات پرداخت را انجام می دهد و سوابق روزانه را برای تمام تقابلات مشتری و اسناد مرتبط حفظ می نماید. زمانی که حساب مشتری به صورت جاری درآمد، فرآیند بدهی های معوقه به پایان می رسد.
© کلیه حقوق علمی، مادی و معنوی این وب سایت متعلق به شرکت حساب و کتاب ایرانیان می باشد